خاطره ماندگار از برگزاری روزهای بهار و نوروز

 

به پیشواز نوروز 1386خورشیدی و بهــار پــربارآن

 

 

میـله های تخت صــفردر شهر هــرات باستان

 

   گرچه چندین سال شده که دردیار غربت و دوراز دامان پرمهر وطن زندگی دارم، اما هیچگاه آن روزهای شادی آفرین را که میله های نوروزی به من بخشیده است از یاد نخواهم برد. خوب بیاد دارم که دوهفته پیش از نوروز میله های تخت صفر به پیشواز نوروز و بهار آغاز میگردید.

 

خانواده افغان

 

                      خانواده ها بااشتیاق به میله گاه ها میروند

 

   تخت صفر منطقه تفریحی میباشد که در دامنه ی کوه ها و میدان وسیع و سرسبزی درشمال شهرهرات واقع گردیده است. از آنجا که هوای آن نسبت به دیگرمناطق شهر گرم تراست، دراوایل ماه حوت درختان ازخواب طولانی زمستان بیدار و شروع  به سبز شدن مینمایند، لذا مردم شهر و اطراف در ولایت هرات دوهفته پیش از فرارسیدن نوروز، روزهای پنجشنبه و جمعه  بسوی تخت صفر هجوم میبرند تا با برپایی جشن ها و مـیـله های باشکوه  فرارسیدن بهار و نوروز را گرامی بدارند.

  هنوزهم  طنین خوش آیند آواز تعدادی از فروشنده های دوره گرد که با تبنگ های پراز میوه های خشک شان مردم را به خرید دعوت مینمودند، درگوشهایم زمزمه میشود. آنها با خیمه و خرگاه یکروز پیش عازم تخت صفر میشدند و برای برگزاری مـیــله ای بزرگ آماده گی میگرفتنند.

 

 

           بازار میوه خشک درمیله گاه ها رونق خوبی دارد

 

گروه های از هنرمندان محلی بخاطر اجرای کنسرتهای دلنشین داخل خیمه های مجلل چهارزانو می نشستند و هرکدام شان بانواختن آله موسیقی محلی چون دوتار، طبله، رباب، هارمونیه و چنگ، چنگ به دلها میزدند و برخوشی مردم میفزودند.

 

          محمود خوشنواز آواز خوان محلی با گروه نوازنده گانش

 

    سماوارهای بزرگ برنجی کــُل کــُل میجوشیدند و مردم چه در داخل خیمه ها و چه در بیرون چای سیاه و یا چای سبز مینوشیدند، به آواز موسیقی گوش میدادند و سرمی جنبانیدند.

 

 

     بسیاری از خانواده های که عازم تخت صفر میشدند کوشش مینمودند که هرچه زود تر برای بچنگ آوردن جای مناسبتر خود شانرا به میـله گاه برسانند.  فـِـش فـِـش دیگهای بخار،  بوی متبوع کباب گوشت گوسپند، شور و هلهله کودکان، آواز فروشنده های دوره گرد که بخاطر جلب مشتری های بیشتر تلاش میکردند، آواز موسیقی رنگارنگ ازهرگوشه وکنار فضای خاصی از صمیمیت و دوستی را بنمایش میگذاشت و بر خوشی خانواده ها میفزود.

 

 

     کباب غذای دوست داشتنی برای همه بویژه در روزهای میله

 

    اسب دوانی، بایسکیل رانی، کـُشتی گیری جوانان که به شکل عنعنوی ازسالیان درازی بین مردم هرات رواج دارد، ازمشغولیتهای بود که مردم در این روزهای شادی آفرین بدان رو میاوردند و چهار روز در دوهفته ای پیش از نورز و بهاردامنه تخت صفر را مملو از شور و شادی میساختند.

   واما تماشای نشست خورشید ( غروب) آنهم از بلندای کوه ها چه لذتی دارد، هربار که من تخت صفر میرفتم بدون تماشای غروب زیبا واپس نمیگشتم. روی سنگی می نشستم و خورشید را نظاره مینمودم که آهسته آهسته فرو مینشست. گاهی بنظرم میرسید که خورشید نمی خواهد پشت کوه ها نشست کند و از این بابت ناراحت است و دل پرخون دارد، چون میدیم که تمام وجود خورشید سرخ میبود.

 

                 

       نمایی ازغروب غم انگیز  شهر هرات 

 

 

آماده گی برای تجلیل از نوروز

 

     تجلیل از روزهای خوشی و برپایی جشنها بخاطر تجلیل از روزهای تاریخی، یکی از شایسته ترین ویژه گیهایست است که نسل اندر نسل از نیاکان ما از دوران شاهان و امیران آریایی  و خراسانی  به میراث مانده است. یکی از این روزهای ماندگار که جزء فرهنگ غنامند مردم ما شده است، تجلیل باشکوه از نوروز و میله های به پیشواز نوروز و بعد از نوروز میباشد.

 

                               نمایی از منار های مصلی در شهر هرات

 

    تجلیل از نوروز باستانی در مناطق  مختلف کشورعزیز ما افغانستان به طرز های مختلف برگزار میگردد. من تصمیم دارم از میله های نوروزی در شهر هرات حکایتگر باشم که هم زادگاه هم است و هم خاطرات بس شیرین و فراموش نشدنی از آن روزها دارم. 

تقریبا ً همۀ مردم هرات را عقیده براین است که سال نو را با پاکیزه گی، صمیمیت و دوستی باید تجلیل کرد. لذا چند روز پیش از نوروز خانه تکانی شروع  میشود، لباسها شسته و اطراف خانه رفته میشود. شب نوروز تهی دست ترین مردم هم غذاهای نوروزی میپزند و اکثر خانواده ها میوه هفت سین آماده میسازند و سفره هفت سین پهن مینمایند. 

 

 

   نمایی از سـفرۀ هــفـت سـین

 

 پختن سمنک نیز ازجمله مراسمی است که هم کلان سالان و هم کودکان با شور و اشتیاق منتظرآن میباشند.

پختن جلبی، خجول و دیگر خوردنی های که با شکر پخته و آماده خوردن میگردد نیز از رواج های است که بیشتر خانواده ها بدان پابند اند.

 

   یکی دیگر از مراسم ویژه در روزهای نوروز نهالشانی میباشد که به تعداد هزاران نهال بخاطر سرسبزی شهر و اطراف آن غرس میگردد و این کاری است که به اصطلاح محلی بیگاری [ کار دوطلبانه] گفته میشود.

همچنان در بسیاری ازجاها روز نوروز را بنام روز دهقان نیز جشن میگیرند.   

 

 

    نمایی از مسجد جامع بزرگ در شهر کهنه هرات

 

روز نوروز که مصادف است با اول حمل مردم گروه گروه عازم پارک ها و مناطق تفریحی میشوند، و یا برای دید و بازدید به خانه های دوستان و اقارب شان میروند وتجدید دیدار مینمایند. بعدا ًجالب ترین روز میله که بنام  ( چهارشنبه اول سال) یاد میشود، برگزار میگردد. خانم ها این روز را با برپایی میله ها و رفتن به باغ زنانه که پارک بزرگی است با درختان سربه فلک کشیده ناجو و در شمال غرب شهر هرات موقعیت دارد تجلیل مینمایند. همچنان چهارشنبه اول سال را مردم با تجمع خود در زیارت های متبرک در شهر و اطراف نیز تجلیل مینمایند. برپایی میله ها و تجلیل از نوروز و بهار تا سیزده نوروز ادامه مییابد. سیزدهم نوروز، روزیست که دامن صحرا سبز میگردد و درختان شگوفه های زیبای شانرا به نمایش میگزارند و خانم ها را عقیده بر این است که اگر کسی روز سیزدهم نوروز روی سبزه قدم گذارد، سال نیک و پربرکتی انتظارش را میکشد. 

     واما با گذشت روز سیزدهم  نوروز، میله ها ختم نمیگردد، بلکه روزهای جمعه دردوهفته اخیر ماه حمل را مردم به میله گاه ( پل مالان ) کنار هریرود جمع میشوند و باز هم باهمان شور و هلهله وبا تماشای امواج خروشان هریرود که در موسم بهار پر آب میباشد روز جمعه شانرا به خوشی میگزرانند.

 

 

   نمایی از پل مالان و هریرود در جنوب شهر هرات

 

بدینترتیب تا آخرین روزهای بهار میله ها در جاهای مشهور دیگری چون پارک شیدایی، میرداود، امام شش نور، پل پشتون... ادامه مییابد.

 

به امید سال پر برکت، شادی آفرین، صلح و دوستی بین تمام مردم افغانستان.